صفحه اصلی

در حال بارگیری...
١٠١. آيا در عمل به دستورات حاکم شرع، شرايط تقليد از مجتهد نيز معتبر است؟  

ج. بله، حاکم شرع همان مجتهد جامع الشرايط است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2303 | پیوند ثابت
١٠٢. در صورت اختلاف نظر مجتهد و مقلد در تشخيص موضوع، نظر کدام مقدم است و آيا متابعت از نظر مجتهد در موضوع نيز واجب است.  

ج. در موضوعات، مقلد به نظر خودش عمل مى‌کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2304 | پیوند ثابت
١٠٣. در تعارض قوانين تصويب شده در مجلس و شوراى نگهبان با فتواى مرجع تقليد، وظيفه مکلف و يا قاضى مقلِّد چيست؟  

ج. وظيفه‌ى مقلّد رجوع به فتواى مرجع تقليد خود است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2305 | پیوند ثابت
١٠۴. در موارد تعارض بين حکم قاضى و فتواى مرجع به کدام يک بايد عمل نمود؟  

ج. فتوا در کليات است و حکم در قضاياى شخصيه، بنابراين تعارض بين اين دو وجود ندارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2306 | پیوند ثابت
١٠۵. آيا عمل به حکم يا فتواى ولى امر مسلمانان براى غير مقلدين او واجب است و در صورت تعارض با رأى مجتهد اعلم، کدام يک مقدم است؟  

ج. مقلد بايد به فتواى مرجع تقليد خودش رجوع کند و موارد خاصّه را سؤال کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2307 | پیوند ثابت
١٠۶. اگر زن و شوهر هر کدام مرجع تقليد متفاوتى داشته باشند، در موارد مشترک و اختلافى که به هر دو نفر آنان مربوط مى‌گردد ـ مثل جواز و يا عدم جواز دخول بعد از پاک شدن و قبل از غسل حيض ـ وظيفه‌ى آنان چيست؟  

ج. بايد به احتياط عمل نمايند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2308 | پیوند ثابت
١٠٧. در حالى که کليه احکام و مسايل از قرآن استخراج مى‌شود، چرا مراجع نظرات گوناگونى دارند؟  

ج. احکام از ادله‌ى اربعه (قرآن، روايت، عقل و اجماع) استخراج مى‌شود و اين اختلاف در غير مسلّمات و قطعيات در مقام استنباط است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2309 | پیوند ثابت
١٠٨. اگر برخى از طريق‌هاى چهارگانه ارايه شده براى به دست آوردن نظر مجتهد با يکديگر منافات پيدا کرد، وظيفه چيست؟  

ج. شنيدن از خود مجتهد و يا دو نفر عادل، مقدم بر ديدن از رساله و يا شنيدن از فرد مورد اطمينان است و در صورت تعارض بين دو راه اخير بايد تا کسب نظر مجتهد در آن مسأله به احتياط عمل نمايد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2310 | پیوند ثابت
١٠٩. اگر مکلف طبق موازين شرعى اعلم بودن مجتهدى را احراز نمود و به دستورات او عمل کرد ولى نظرات او مطابق واقع و دستورات واقعى شارع نبود؛ ١) آيا اعمال او باعث رشد و کمال وى مى‌شود و مستوجب ثواب براى او مى‌گردد؟ ٢) آيا در قيامت مورد مؤاخذه قرار مى‌گيرد؟  

ج. در فرض مزبور عمل به حجّت کرده و مأجور است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2311 | پیوند ثابت
١١٠. کسى که براى انجام عباداتى چون نماز و روزه و حجّ نايب مى‌شود، آيا بايد به فتواى مرجع خودش عمل کند يا به فتواى مرجع تقليد کسى که از جانب وى نايب گرديده است؟  

 ج. نايب بايد به فتواى مرجع تقليد خودش عمل کند و در نيابت از حىّ در حجّ، فى‌الجمله احتياط کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2312 | پیوند ثابت
١١١. اگر وصىّ يا ورثه با متوفّى در مرجع تقليد متفاوت باشند، در محاسبه بايد طبق فتواى مرجع خود عمل کنند يا مرجع تقليد ميّت؟  

ج. در مقدار محاسبه ديون بر ميّت، ميزان و معيار تکليفِ ميّت در زمان حياتش مى‌باشد، امّا در کيفيّت پرداخت، اگر مورد اختلاف باشد، ميزان، تقليد وصى و ورثه است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2313 | پیوند ثابت
١١٢. پاسخگويى به مسايل و فتاوا براى عالمى که از آن‌ها اطلاع دارد واجب است؟  

ج. از باب ارشاد جاهل بدون عسر و محذور، لازم است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2314 | پیوند ثابت
١١٣. کسى که در مقام بيان مسايل شرعى است، آيا بايد به نظريات مجتهد يقين داشته باشد يا اطمينان و گمان کافى است و در صورت کشف خلاف تکليف او چيست؟  

ج. اطمينان هم کافى است و اگر فهميد اشتباه کرده تا جايى که ممکن است بايد اشتباه را برطرف کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2315 | پیوند ثابت
١١۴. اگر از کسى مسأله شرعى ـ که مورد اختلاف مراجع معظم تقليد مى‌باشد ـ پرسيده شود، آيا وى موظّف است نظر خود (در صورتى که مجتهد باشد) يا مرجع تقليد خود (در صورتى که مقلّد باشد) را در پاسخ بگويد، يا نظر مرجع تقليد سؤال کننده را؟  

ج. اگر از کسى مسأله‌ى مورد اختلافى را سؤال کنند، او نمى‌تواند، نظر و فتواى خودش را اجتهادا يا تقليدا بگويد، بلکه بايد بر طبق فتواى مرجع سؤال کننده جواب بگويد، چون فرد سؤال کننده از وظيفه‌ى فعليه خودش سؤال کرده، که همان فتواى مرجع خودش است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2316 | پیوند ثابت
١١۵. اگر تقليد کسى اشکال داشته باشد، آيا وظيفه داريم به او گوشزد کنيم؟  

ج. اگر جاهل به مسأله است، ارشاد نماييد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2317 | پیوند ثابت
١١۶. تقليد به چه چيز محقّق مى‌شود؟ به عمل يا به التزام يا به أخذ رساله و يا...؟    

ج. تقليد به وسيله‌ى عمل بر وِفق فتواى مجتهد جامع‌الشّرايط محقّق مى‌شود، و التزام و... از مقدّمات تقليد به شمار مى‌روند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2318 | پیوند ثابت
١١٧. آيا مى‌شود به اطلاق کلام مجتهد عمل نمود و يا به ظهور آن اکتفا کرد؟  

ج. در مواردى که عقلا به ظهور و اطلاق تمسک مى‌کنند مانع ندارد، به شرطى که جستجوى کامل از مظانّ آن شده باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2319 | پیوند ثابت
١١٨. نظر شما در رابطه با بقاى بر تقليد ميّت چيست؟  

ج. در صورت تساوى ميّت و حىّ در آن‌چه تقليد در آن‌ها محقق شده است، بنابر اقوى، بقا جايز است و در صورت اعلميّت از حى، اظهر وجوب بقاء است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2320 | پیوند ثابت
١١٩. اگر ندانيم مجتهد زنده اعلم است يا مجتهد ميّت، و نتوانيم اعلم را تشخيص دهيم وظيفه چيست؟  

ج. در اين فرض، بقاى بر تقليد ميّت در مسايل عمل شده جايز است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2326 | پیوند ثابت
١٢٠. مقلدى که نسبت به اعلم بودن مجتهد فوت شده شک دارد، آيا در تمام مسايل عمل شده و عمل نشده مى‌تواند به شما [مجتهد حىّ ]رجوع نمايد؟  

ج. به مسأله‌ى ١۶ رساله رجوع شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2327 | پیوند ثابت
١٢١. شخصى در ابتداى بلوغ، احکام و اعمال شرعى را بدون تقليد انجام داده است و پس از مدّتى از مرجعى تقليد نموده که اکنون از دنيا رفته است. حال شک دارد که آيا ابتداى تقليد، در زمان آن مرجع بوده يا نه و با توجّه به اين که آن مرجع نسبت به تمام مراجع فعلى اعلم بوده، آيا اين شخص به اعلم زنده رجوع کند يا بر همان ميّت باقى بماند؟  

ج. در فرض سؤال نمى‌تواند از ميّت تقليد کند و بايد از مجتهد حىّ تقليد  کند، مگر در مسايلى که يقين دارد در زمان حيات مجتهد ميّت به فتواى او عمل کرده است، که در اين مسايل در صورت اعلميّت ميّت، بايد بر فتواى او باقى باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2328 | پیوند ثابت
١٢٢. اگر مرجع تقليد کسى فوت کند و از مرجع زنده تقليد نکند، چه حکمى دارد؟  

ج. اگر در مسأله‌ى بقاء هم به کسى رجوع نکرده در حکم کسى است که اعمالش را بدون تقليد انجام داده است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2329 | پیوند ثابت
١٢٣. مراد از مسايلى که عمل شده ـ در باب تقليد ميّت ـ چيست؟ آيا خصوص هر مسأله را بايد عمل کرده باشد يا اگر از هر بابى به چند مسأله عمل کرده است، مى‌تواند در تمام آن باب ـ مثلاً باب نماز و باب روزه و... ـ به فتواى ميّت باقى بماند؟  

ج. فقط در خصوص مسأله‌اى که عمل کرده، مى‌تواند باقى بماند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2330 | پیوند ثابت
١٢۴. آيا در اصل تقليد کردن و هم چنين براى باقى ماندن بر تقليد از ميّت، بلوغ شرط است؟  

ج. شرط نيست.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2331 | پیوند ثابت
١٢۵. در بقاى بر فتواى ميّت آيا يک بار عمل کردن کافى است؟ يعنى با يک بار عمل به فتواى مجتهد زنده، آيا بعد از فوت وى مى‌توان بر تقليد او باقى بود؟  

ج. تقليد با يک بار عمل کردن تحقق پيدا مى‌کند و فقط در مسايلى که عمل کرده مى‌تواند بر تقليد ميّت باقى باشد. اگر ميّت اعلم از احياء باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2332 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها