صفحه اصلی

در حال بارگیری...
٧۶. اگر فقيهى در علومى ـ مانند رجال، هيأت، فلسفه و اصول و... ـ از ديگر مجتهدين مقدم باشد، آيا اين تسلط مى‌تواند وجه ترجيح او بر مجتهدين ديگر باشد؟  

ج. اگر آن علوم از مبادى فقه نيست و در استنباط احکام الهى دخالت ندارد، وجه ترجيح به شمار نمى‌آيد، مخصوصا در صورت اعلميّت مجتهد ديگر در علم فقه.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2278 | پیوند ثابت
٧٧. اگر مجتهدى اعلم باشد و مجتهد ديگر اورع، آيا تقليد از مجتهد اورع جايز  است؟  

ج. خير جايز نيست و بايد از اعلم تقليد کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2279 | پیوند ثابت
٧٨. اگر شخصى نسبت به شرايط لازم در مرجع تقليد خود دچار شک شود، چه بايد بکند؟  

ج. همان کارى بايد بکند که پيش از انتخاب آن مرجع بايد مى‌کرد؛ يعنى اگر گمان به اعلم بودن مرجعى دارد، در صورتى که گمانش به حد اطمينان برسد بايد از او تقليد کند. بلکه اگر براى او اطمينان حاصل نشد بعيد نيست ترجيح مرجعى که فقط به اعلم بودن او گمان دارد يا احتمال مى‌دهد ولى بهتر اين است که در اين صورت به قول کسى عمل کند که موافق احتياط باشد؛ اما اگر احتمال ضعيفى هم بدهد که کسى اعلم است و بداند ديگرى از او اعلم نيست، بايد از او تقليد کند. و اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يکديگر مساوى باشند، بايد از يکى از آن‌ها تقليد کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2280 | پیوند ثابت
٧٩. اگر عده‌اى از علما ـ که توانايى تشخيص مجتهد اعلم را دارند ـ فردى را معرفى نمايند، امّا خود انسان به اعلميّت فرد ديگرى يقين داشته باشد و يا ببيند جمع ديگرى از علما، مجتهد ديگرى را معرفى نموده‌اند، تکليف چيست؟  

ج. در صورتى که يقين انسان به اعلم بودن فرد ديگر، بر اساس موازين ذکر شده باشد، عمل به يقين مقدم است و در صورت تعارض نظرات علما، اگر مرجحات ديگر، هم چون اورعيت در يکى از آنان بود، بايد از وى تقليد کرد و در صورت يأس از ترجيح يکى از آن دو بر ديگرى، فرد اختيار دارد که از هر يک از آن دو مجتهد تقليد نمايد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2281 | پیوند ثابت
٨٠. آيا مى‌توان بدون تحقيق مرجع تقليد را انتخاب کرد؟  

ج. بايد از مرجع اعلم تقليد کرد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2282 | پیوند ثابت
٨١. آيا شلوغى درس خارج يک مجتهد، دليل اعلميّت او در استنباط احکام فقهى مى‌تواند باشد؟  

ج. از آن جا که ملاک اعلم بودن، فهم بهتر حکم الهى است و اين مطلب با نحوه بيان و چگونگى تدريس ملازمه‌اى ندارد، پس شلوغى درس خارج نمى‌تواند ملاک اعلم بودن مجتهد محسوب گردد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2283 | پیوند ثابت
٨٢. طريق شناخت مجتهد اورع چيست؟  

ج. طريق شناخت مجتهد اورع، همان طريق شناخت اعلم است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2284 | پیوند ثابت
٨٣. اگر بزرگ يک قوم، عشيره و خانواده از فردى تقليد کند، آيا افراد ديگر مى‌توانند به تبعيت از او از همان مجتهد تقليد نمايند؟  

ج. خير؛ مگر آن که او توانايى تشخيص مجتهد و اعلم را داشته باشد و به  واسطه گفتار وى، براى ديگران علم يا اطمينان به اجتهاد و اعلميّت آن فرد پيدا شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2285 | پیوند ثابت
٨۴. اگر فردى بى‌سواد با راهنمايى يک عالم بدون تحقيق از کسى تقليد کند، جايز است؟  

ج. اگر فهميد از مرجع اعلم تقليد کرده مشکلى ندارد وگرنه در صورتى اعمال او صحيح است که بفهمد به وظيفه واقعى خود رفتار کرده است، يا عمل او با فتواى مجتهدى که وظيفه‌اش تقليد از او بوده، يا با فتواى مجتهدى که فعلاً بايد از او تقليد کند مطابق باشد و عباداتى را که قبلاً انجام داده با قصد قربت انجام داده باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2286 | پیوند ثابت
٨۵. اگر مجتهد اعلم بعدى را نتوانستيم بشناسيم، احتياط‌هاى واجب را به چه کسى رجوع کنيم؟  

ج. در صورت تساوى مراجع از نظر علم و يا عدم امکان تشخيص اعلم، مخيّر هستيد به هر کدام رجوع کنيد؛ مگر اين که يکى از آن‌ها اورع باشد که بر ديگران مقدّم است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2287 | پیوند ثابت
٨۶. آيا زن در انتخاب مرجع تقليد مستقل است، يا بايد تابع شوهرش باشد؟  

ج. خير، زن در انتخاب مرجع تقليد مستقل است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2288 | پیوند ثابت
٨٧. اگر بچّه‌اى به سنّ بلوغ برسد ولى هنوز از جهت نداشتن رشد کافى نتواند مرجع تقليدش را بشناسد، والدين او در قبال وى چه وظيفه‌اى دارند؟  

ج. سيره‌ى مؤمنين بر ارشاد اين دسته افراد و تحقيق براى آن‌ها است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2289 | پیوند ثابت
٨٨. اگر شک نمودم که آيا در زمان تقليد از مرجع قبلى، واجد شرط تقليد [تکليف يا تمييز ]بوده‌ام يا نه، وظيفه‌ام چيست؟  

ج. اگر در تمييز شک داريد، بايد به مجتهد زنده‌اى که شرايط تقليد را داراست، رجوع کنيد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2290 | پیوند ثابت
٨٩. آيا براى تقليد از مرجع تقليد نيّت زبانى لازم است؟  

ج. خير بلکه عمل بر طبق فتاواى او لازم است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2291 | پیوند ثابت
٩٠. اگر کسى پس از مدّتى که از مجتهدى تقليد کرد، صلاحيّت مجتهد را براى تقليد احراز کرد، آيا حکم کسى را دارد که مى‌خواهد از آغاز از او تقليد نمايد، مثلاً در صورتى که صلاحيّت وى، بعد از فوت او احراز شد، مى‌تواند بر تقليد وى باقى باشد؟  

ج. اعمال او در اين مدت محکوم به صحّت است، ولى در فرض سؤال، بقاى بر تقليد مشکل است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2292 | پیوند ثابت
٩١. در مسأله‌اى مرجع تقليد فتوا داشته و مقلّد نمى‌دانسته که رجوع در فتوى جايز نيست، به همين جهت رجوع به غيراعلم کرده است، آيا اعمالش صحيح است؟  

ج. عملى را که انجام داده است، اگر مخالف با فتواى اعلم بوده، به شرحى که در مسأله‌ى ٢٠ رساله آمده است جبران نمايد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2293 | پیوند ثابت
٩٢. شخصى مدتى اعمالى را انجام داده و بعد متوجه شده که بر خلاف فتواى مجتهد است، حکم اعمال گذشته‌اش چيست؟  

ج. اگر مکلف مدتى اعمال خود را بدون تقليد انجام دهد، در صورتى اعمال او صحيح است که بفهمد به وظيفه‌ى واقعى خود رفتار کرده است، يا عمل او با فتواى مجتهدى که وظيفه‌اش تقليد از او بوده يا با فتواى مجتهدى که فعلاً بايد از او تقليد کند مطابق باشد، و عباداتى را که قبلاً انجام داده با قصد قربت انجام داده باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2294 | پیوند ثابت
٩٣. من مقلد امام بودم و بعد از رحلت ايشان بنا به فتواى آقاى اراکى بر تقليد از ايشان باقى ماندم، اکنون مرجع اعلم را نمى‌شناسم آيا الآن هم مى‌توانم بر امام باقى باشم؟  

ج. اگر احراز و يا احتمال اعلميّت ميّت در بين نباشد، رجوع به مجتهد زنده جايز است؛ و در صورتى که مجتهد زنده اعلم باشد يا احتمال اعلميّت او در بين باشد رجوع به او واجب است (جهت اطلاع بيشتر به مسأله‌هاى ١٢ و ١٣ رساله رجوع شود.)

کتاب: استفتائات | شناسه: 2295 | پیوند ثابت
٩۴. چنان‌چه انسان يقين نمايد که عملش با فتاواى يکى از مراجع محترم ـ که تقليد از آن‌ها جايز است ـ منطبق مى‌باشد، آيا همين مقدار کفايت مى‌کند؟  

ج. مطابقت عمل با نظرات مجتهدِ اعلم، شرط است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2296 | پیوند ثابت
٩۵. آيا لازم است براى تقليد از يک نفر، تمام رساله وى را بخوانيم؟  

ج. نه، فقط مسايلى را که انسان غالبا به آن‌ها احتياج دارد، واجب است ياد بگيرد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2297 | پیوند ثابت
٩۶. اگر در شرايطى دسترسى به مرجع تقليد يا رساله ايشان نباشد، آيا مى‌توان از رساله‌ى ساير مراجع در مسأله‌ى مورد ابتلاء استفاده کرد؟  

ج. اگر صبر ممکن است، وظيفه، به دست آوردن فتواى مرجع است؛ و در غير اين صورت، اگر احتياط ممکن است، به احتياط عمل نمايد؛ و اگر احتياط ممکن نباشد، چنان‌چه از انجام عمل محذورى پيش نيايد، مى‌تواند عمل را به جا آورد و بعد از دسترسى به فتواى مرجع، در صورت مخالفت، اعاده کند، و اين‌ها در صورتى است که عدم دسترسى در تمام مسايل نباشد، در غير اين صورت، مى‌تواند به مجتهد اعلم پس از او مراجعه کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2298 | پیوند ثابت
٩٧. اگر مجتهد اعلم در مسأله‌اى احتياط واجب کرد و مجتهد اعلم بعدى نيز احتياط واجب کرد، آيا مى‌توان به مجتهد سوم با مراعات اعلم بودن نسبت به ديگر مجتهدين رجوع کرد؟  

ج. بله، مى‌توان به مجتهد سوم رجوع کرد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2299 | پیوند ثابت
٩٨. اگر مجتهد اعلم بعدى پس از فتوا دادن بر خلاف احتياط مجتهد اعلم، احتياط مستحبّى کرده باشد، چه بايد کرد؟  

ج. عمل به اين احتياط خوب است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2300 | پیوند ثابت
٩٩. مقلّدى به احتياط واجب مرجع تقليدش در مسأله‌اى اعتنا نمى‌کند (نه به احتياط عمل مى‌کند و نه به مجتهد اعلم بعدى رجوع مى‌کند)، اما پس از مدّتى به مجتهد اعلم بعدى رجوع مى‌کند که وى آن مسأله را واجب نمى‌داند، آيا عملش صحيح بوده است؟  

ج. با فرض عدم اختلال شرطى ـ مثل قصد قربت ـ مطابقت عمل با فتواى او در صحيح بودن عمل کافى است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2301 | پیوند ثابت
١٠٠. آيا اعمال کسى که به جهت عدم وجود شرايط معتبر تقليد در مجتهد اعلم، از مجتهد غير اعلم تقليد نموده، باطل است؟  

ج. اگر مراد از شرايط، فقدان شرايط ذکر شده در رساله است، با رعايت اعلم بودن مجتهد بعدى اعمالش محکوم به صحت است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2302 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها